« و برای هر قوم و جمعیتی زمان و سرآمد معینی است و هنگامی که سرآمد آنها فرا رسد، نه ساعتی از آن تأخیر می کند و نه بر آن پیشی می گیرد.» سوره اعراف، آیه 34
دیشب که آمد
زلزله خانه خرابم کرد و رفت
با این دل مجنون من نقش بر آبم کردو رفت
از سقف دل خون میچکد آرید قدح از بهر او
در زیر آوار غمم دردم خوابم کردو رفت
پ.ن: سلام بر همه دوستان عزیزم و سلام مخصوص من به دوستان خطه آذربایجان ، از اعماق وجودم به خاطر این حادثه ناگوار متاثرم ، امیدوارم خداوند متعال روح تمامی جان باختگان این زلزله رو قرین رحمت کنه و صبر جمیل به تمامی بازماندگانشان عنایت کنه.
لیالی قدر در انتظارند تا فانوس عشق و عاشقی را بنوازند . معشوقه دل عطر شفا و رحمت را میگستراند، دلبری میکند تا تو را که عاشقی و مجنون، ناز او را بخری .
آمده ام به کوی تو گر تو کنی نگاه من
ناز خرج ز روی تو گر تو دهی شفای من
و آنجاست که این عبد سراپا تقصیر روی به سوی حقیقت عالم میکند و منشور آینده های مبهم را از دست مولامان حجة بن الحسن (عج) بر میگیرد .
خدایا چه میشود ما را این شب، پر از رحمت و برکت کنی، اما رسم مجنون شدن را نمی دانیم، نمی دانیم که اگر لیلای عالم کاسه گدایی تو را میشکند . تو را دوست دارد و در انتظار یک نگاه پر از نیاز توست . شب قدر آمده است تا تویی که خسته عالم دنیایی، خسته بندگی تن شده ای . چنگ در ریسمان معنویت زنی و قرآن را که سرچشمه معنویات عالم استبا زبان اشک بیارازی با زبانی که تحفه قدح بار است، با زبانی که کیمیای جلای دل است .
لطیفا! حال که در رحمتت را به روی ضعیفان و ثروتمندان معنویت گشوده ای و حال که من ناچیز قلب رمضان را که با شستن خون در رگها جاری میکند در آغوش خود می فشارم . چگونه میشود این عاشقی که در دام بلای دوست گرفتار استبه خود واگذاری؟
چگونه میشود آن حال و هوای شبهای قدر را از من بستانی تا در این بحر فانی
دست و پا زنم . . .
چگونه؟ !
ای الهه ناز! با همه نیاز، به درگاه تو آمدهام تا قلم عفو بر در دریای گناهانم
بکشی که که با دیدگانی پاک به زیارت آقا حجة بن الحسن (عج) برسم .
ای محرم راز! با دل پر سوز و گداز، آمده ام تا به شب قدر حلقه گمشده انسانیتم را بیابم که مگر سالک راه تو شوم . ای خدای بی نیاز! با عطش و عشق و نیاز آمدهام تا به حق بهترین بندگانت، به حق سید رسولانت و به حق نالههای عصمت عالم ما را هم رنگی الهی بزنی تا خدایی خدایی شویم .
نویسنده؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پ.ن: 1)شهادت رهبر انسانیت و شهید محراب را به تمام انسانهای جهان مخصوصا شیعه های راستین ان حضرت تسلیت عرض مینما یم
2) شب قدر، شب نیایش و شب بارش چشم های خاکیان بر شما آسمانیان مبارک باد
و التماس دعا در لحظات قشنگ خلوتتان
اگر
کسی تو را با تمام مهربانیت دوست نداشت ، دلگیر مباش ، که نه تو گنهکاری و شاید نه
او ...
آنگاه که مهر می ورزی مهربانیت تو را زیباترین معصوم دنیامی کند ... پس خود را
گنهکار مبین ...
من عیسی نامی را میشناسم که ده بیمار را در یک روز شفا داد و تنها یکی سپاسش گفت
...
من خدایی میشناسم ابر رحمتش به زمین و زمان باریده، یکی سپاسش می گوید و هزاران
نفر کفر ...
پس مپندار بهتر از انچه عیسی و خدایش را سپاس گفتند، از تو برای مهربانیت قدردانی
می کنند پس از ناسپاسیشان مرنج و در شاد کردن دلهایشان بکوش
که با مهربانی روح تو آرام میگیرد
تو با مهر ورزیدنت بال و پر میگیری ، خوبی دلیل جاودانگی تو خواهد شد ...
پس به راهت ادامه بده ، دوست بدار نه برای انکه دوستت بدارند تو به پاس زیبایی عشق، عشق بورز و جاودانه باش ...
نویسنده؟؟؟؟
مسافر رمضان
با «کینه» و «بغض» و «خشم» و «غرور» و «دروغ» و «حسد» و «طمع»، نمی
شود در میهمانی خدا شرکت کرد و در کنار سفره خدا نشست!
با «پای» کج، و سوار بر «ریا» و «ربا»، نمی توان بسوی سفره خدا، در
ماه خدا، گام برداشت!
با «دل» مملو از «شهوت» و «عشق» دنیا نمی شود، به سفره خدا «نزدیک» شد
و در کنار سفره خدا نشست!
«دست» ناپاک را نمی توان بسوی سفره خدا
دراز کرد!
با «چشم» ناپاک ، نمی توان به سفره خدا نگاه کرد!
با «اندیشه» ناپاک و «فکر» پلید، نمی شود و نمی توان که به سفره خدا نزدیک
شد!
مسافر رمضان! یک دل پاک و صاف و بی ریا بردار و به مهمانی خدا بیا و
بنگر به آسمان، که همه «درها» و «راهها» باز است، پس! دستت را دراز کن و سهمت را بردار
نویسنده : سیاوش
پ.ن:سلام به همه دوستان عزیز طاعات و عباداتتون مورد قبول حضرت حق ، هنگام افطار و سحر من رو از دعای خیرتون بی نصیب نذارید