آیت الله مجتهدی تهرانی
به هیچکس به نظر حقارت
نگاه نکنید، شاید همین شخصی که کنار شما نشسته و کسی به او محل هم نمیگذارد ولیّ
خدا باشد و به خدمت امام زمان (عج) میرسد و شما نمیدانید. امیرالمومنین علی (ع)
میفرماید: "خداوند تبارک و تعالی ولی و دوست خود را در میان بندگانش مخفی
کرده است، پس هیچکدام از بندگان خدا را کوچک مشمار؛ شاید او ولیّ خدا باشد و تو
ندانی."
من مشتری ثابت بازار حسینم
هرچند تهی دست خریدار حسینم
گِردِ رخ او نیک دلانند فراوان
بیچاره منم عبد گنه کار حسینم
در خانه ی خود داده به من منصب و جاهی
من حلقه به گوشم که زوار حسینم
درچنته ی خود هیچ ندارم به جز اینکه
عمری است سیه پوش و عزادار حسینم
من وحشتی از تاریکی قبر ندارم
آن لحظه پی دیدن رخسار حسینم
آتش به من غرق گنه کارندارد
من گریه کن دست علمدار حسینم
تا سخت نگیرتد به من لحظه مردن
گویم به همه شاعر دربار حسینم
(حبیب الله موحد)
یک یهودی بود که هرروز وقتی پیامبر به
مسجد می رفت روی سر پیامبر خاکستر می ریخت، دو سه روز اینکار را نکرد. پیامبر
فرمودند: این دوست ما! که هر روز از ما یاد میکرد کجاست؟ خبر دادند که مریض شده،
پیامبر فرمودند به عیادتش برویم. وقتی بااصحاب به دیدنش رفتند یهودی که از بزرگان
و شخصیتهای قبیله خود بود بسیار شرمنده شد و نزد پیامبر اسلام آورد و از برکت
مسلمانی او یک قبیله مسلمان شدند.
پیغمبر اهل "مدارا" بود، جلوی منبرش می خوابیدند و می گفتند یامحمد! برای
ما حدیث بگو و پیامبر هم مثل بچه ای که نزد شما می آید و دست روی سرش می کشید با
مردم اینجور رفتار میکرد...ما هم مانند پیامبر اهل مدارا باشیم و با مردم درگیری
نداشته باشیم.
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت، با دشمنان مدارا
دکتر علی شریعتی :
سخن گفتن درباره علی (ع) بینهایت دشوار است زیرا به عقیده من، علی (ع) یک قهرمان یا یک شخصیت تاریخی تنها نیست. هر کس درباره علی (ع) از ابعاد مختلف بررسی کند خود را نه تنها در برابر یک فرد برجسته انسانی در تاریخ میبیند بلکه خود را در برابر معجزهای و حتی در برابر یک معمای علمیِ «این خلقت» احساس میکند. بنابراین درباره علی (ع) سخن گفتن برخلاف آنچه که در وهله اول به ذهن میآید درباره یک شخصیت بزرگ سخن گفتن نیست، بلکه درباره "معجزهای است که به نام انسان و به صورت انسان در تاریخ متجلی شده است."
خدایا چنانم
ترسان خودت کن که گویا مى بینمت
و به پرهیزکارى از خویش خوشبختم گردان و به واسطه نافرمانیت بدبختم مکن
و در سـرنـوشـت خود خیر برایم مقدر کن و مقدراتت را برایم مبارک گردان تا چنان نباشم که تعجیل آنچه را تـو پـس انـداخته اى بخواهم و نه تاءخیر آنچه را تو پیش انداخته اى.
خدایا قرار ده بى نیازى در نفس من و یقین در دلم و اخلاص در کردارم و روشنى در دیده ام و بینایى دردیـنـم
و مـرا از اعـضـا و جوارحم بهره مند کن و گوش و چشم مرا وارث من گردان (که تا دم مرگ بسلامت باشند(
و یاریم ده بر آنکس که به من ستم کرده و انتقام گیرى مرا و آرزویم را درباره اش به من بنمایان و دیده ام را در این باره روشن کن
خدایا محنتم را برطرف کن و زشتیهایم بپوشان و خطایم بیامرز
و شـیـطـان و اهـریـمـنـم را از مـن بران و ذمه ام را از گِرو بِرَهان
و خدایا قرار ده براى من درجه والا درآخرت و در دنیا.