مردم از سه جنس اند :
بعضی چون غذا هستند که وجودشان برای ما لازم است .
بعضی چون دارو هستند که فقط گاهی به انها نیاز داریم .
برخی دیگر مانند بیماری هستند که ما هرگز به انها نیاز
نداریم ، ولیکن گاهی گرفتارشان می شویم که در چنین هنگامی باید صبر و تحمل داشته
باشیم تا به سلامت از دست انها رها شویم .
سلام
آقا اگر میل بودی تبادل لینک کنیم
سلام گرامی
قصد دارم گزیده ای از مواضع همه کاندیداها را در وبلاگم بگذارم؛ لطفاً کاندیدای مورد نظر خود را معرفی کنید.
حتماً در رای گیری سایت شرکت کنید.
یاعلی
دو دسته ی آخر..
چه تلخه ! چه دردناکه!
خدایا آن چنان زنده ام بدار که دلی نشکند از بودنم...
و خدایا آن چنان بمیرانم که دلی به وجد نیاید از نبودنم...
همه چیز گاه اگر کمی تیره می نماید
باز روشن می شود زود...
تنها فراموش نکن که این حقیقتی است:
بارانی باید تا رنگین کمانی برآید
و لیموهایی ترش تا شربتی گوارا فراهم شود
و گاه روزهایی در زحمت تا از ما انسان هایی تواناتر بسازد ...
خورشید دوباره خواهد درخشید زود
خواهی دید...
هر چقدر هم تنها هستی .....
لباس خوب بپوش !
برای خودت غذای خوب بپز !
خودت را به صرف قهوه ای در یک خلوت دنج میهمان کن !
برای خودت گاهی هدیه ای بخر .....
وقتی به روح احترام می گذاری... احساس سربلندی می کند .....
آنوقت دیگر از تنهایی به دیگران پناه نمی برد .....
و اگر قرار است انتخاب کند... کمتر به اشتباه اعتماد می کند .....
یادت باشد .....
عزت نفس غوغا می کند .....!
سلام...
دیدن تصویر زیر، برای شما دوست گرانقدر که تاکنون با حضور ارزشمندتان در "یک لحظه آرامش"، باعث عطرآگین شدن فضای آن شدین، دلیلی ست محکم تا پس از مدت ها مهمترین اصل علت هواداری خاصم به سرکار خانم شبنم قلی خانی رو در قالب این تصویر بیان کنم...
http://up.download.ir/di-02EU.jpg
و علت چیزی نیست جز... تفکر ایشون... تفکری که تا سال های سال، آثار ارزشمندش، برای تلوزیون و سینمای ما ماندگار خواهد شد...
تصویر فوق، برای کلیه عزیزترین های "یک لحظه آرامش" ارسال شد...
حق نگهدارتان... سینا صداقتی...
سلام
وصال یار منتظر نگاه ودیدگاه ارزشمندشماگرامی است.
"چراغ ظلم ظالم تاد محشر نمی سوزد"
------
مطلب و عکس تان جالب بود
تقسیم بندی مردم؟!!
تنها مانع موجود بر سر شادمانی و نشاط،
اعتقاد شما به وجود مانع بر این راه است.
به همین دلیل راه را اشتباه می روید
و گرفتار مشکل می شوید...
...............................................................................
منتظر همیشگی شما هستم ....[گل]
برایت رویاهایی آرزو میکنم تمام نشدنی
و آرزوهایی پرشور
که از میانشان چندتایی برآورده شود.
برایت آرزو میکنم که دوست داشته باشی
آنچه را که باید دوست بداری
و فراموش کنی
آنچه را که باید فراموش کنی.
برایت شوق آرزو میکنم. آرامش آرزو میکنم.
برایت آرزو میکنم که با آواز پرندگان بیدار شوی
و با خنده ی کودکان.
برایت آرزو میکنم دوام بیاوری
در رکود، بی تفاوتی و ناپاکی روزگار.
"ژاک برل"
لحظه ها، می گذرند، تند و بی فاصله از هم...
مثل آن لحظه که دیروز شد و
مثل آن روز که انگار
هرگز از ره نرسید...!
آری ای خوب قشنگ؛
زندگی، آمدن و رفتن نیست...
خاطره ها هستند، گاه شیرین و گهی تلخ و غریب!
بهتر آن است که در روز جدید،
فکر را نو بکنیم، عشق را، سر بکشیم
و دل تار غمین را
بنشانیم سر سفره نور،
خانه اش را بتکانیم و سپس
هر در و پنجره را، سوی چشمان خدا وا بکنیم...
نبض شب های تنهایی من
همین که هنوز نفسی هست تا توان دعا کردنم باشد
تا قدردان تمام داده ها و نداده ها یش باشم
و لحظه های تلخ و شیرینم را پاس بدارم
و بیاد بیاورم آنهایی را که در قلب من جای دارند
و احساس کنم که مثل همیشه در آسمان ها کسی نگاهش به من هم هست
و صدایم را میشنود
و همین که میدانم کسی هست که وارث بهترین آرزوهای من است
کافیست تا زندگی برایم معنی شود...
مردمی که گل ها را دوست میدارند خود از ان گل ها دوست داشتنی ترند .
سلام این جمله وبلاگ شما که جمله زیبای شریعتی می باشد به من خیلی ارامش می دهد اگر تنهاترین تنها شوم بازهم خداهست
اوجانشین تمام نداشتن هاست . منتظر دیدار شما هستم
سلاام دوست عزیز
امروز تولد عشقمه و من واسش آپ کردم
خییییییییلیییییییی خوشحال میشم بیای سر بزنی و نظر بدی[گل][گل][گل]
رنج هایم را به که گویم ؟
دردهایم را کجا فریاد زنم ؟
منی که از تنهاترین تنهای شهر تنهاترم !
منی که حتی سایه به دنبالم نیست !
وسعت تنهایی ام از حد گذشت
و دیگر هیچ کس
راه به دنیای من نخواهد داشت
در هوای آغوشت سخت خمارم
دوای دردم را می خواهم،
دستان تو...
احسنت چه تعبیر زیبایی
سلام مطلبت واقعا قشنگه
منکه حال کردم
به منم سر بزنی خوشحال میشم
وقتی کسی در کنارت هست،خوب نگاهش کن
به تمام جزئیاتش...
به لبخند بین حرف هایش..
به سبک ادای کلماتش،
به شیوه ی راه رفتنش،نشستنش..
به چشم هاش خیره شو..
دستهایش را به حافظه ات بسپار...
گاهی آدم ها انقد سریع میروند،که حسرت یک نگاه سرسری را هم به دلت میگذارند
آرام باش عزیز من
آرام باش
حکایت دریاست زندگی
گاهی درخشش آفتاب ،
برق و بوی نمک ،
ترشح شادمانی
گاهی هم فرو می رویم ،
چشم های مان را می بندیم ،
همه جا تاریکی است ،
آرام باش عزیز من
آرام باش
دوباره سر از آب بیرون می آوریم
و تلالو آفتاب را می بینیم
زیر بوته ای از برف
که این دفعه
درست از جایی که تو دوست داری طالع می شود.
"شمس لنگرودی"
سلام...
خیلی زیبا بود...
التماس دعا
یاعلی مددی