اگر تنها ترین تنها شوم باز خدا هست

خدا را بخوان تا خدا تو را از خواندنی ها قرار دهد..

اگر تنها ترین تنها شوم باز خدا هست

خدا را بخوان تا خدا تو را از خواندنی ها قرار دهد..

تولد امام محمد تقی (ع)

مخاطب همه ی نامه های من شده ای
توسلی همه روزه برای من شده ای
در این زمین که هوای نفس کشیدن نیست
حیات من، نفس من، هوای من شده ای
دلم بهانه صحن تو دارد آقا باز
بهانه ی سفر کربلای من شده ای
مرا سفر، سفر کاظمین قسمت کن
مرا زیارت قبر حسین قسمت کن


***محسن عرب خالقی***


امام جواد(ع): مؤمن به سه ویژگی نیاز دارد:

توفیق از جانب خدا، واعظی از درون و پذیرش نصحیت از ناصحین.


(ولادت جواد الائمه برتمامی دوستان مبارک باد تنها چیزی که میدونم اگر امشب امام رضا (ع) رو به پسرش قسم بدید امکان نداره به حاجتتون نرسید من رو هم توی دعاتون فراموش نکنید)


تا ولادت امام زمان حدود 40 روز مانده اما برای امام زمان هدیه تولد هم داریم؟ بیایید امسال کوچه پس کوچه های دل هامان را چراغانی کنیم. در دل های تاریک مان چند چراغی روشن کنیم و آن را هدیه کنیم به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف. شاید چله دعای عهد یا نماز اول وقت یا .... شاید یه چله ترک گناه هم خوشحالشون کنه( چه خوبه هدایامونو از حالا آماده کنیم(

نجات جان یونس نقاش توسط امام هادی

خونش حلال باد هر آن بی حیا که کرد
بی حرمتی به نام تو یا هادی النقی
شد هتک حرمت تو و افسوس ای شها
نشناخت کس مقام تو یا هادی النقی
جان میرود زتن به هوای حریم تو
دل شد اسیر دام تو یا هادی النقی

روزی یونس نقاش با دل ترسان و مضطرب نزد امام هادی علیه السلام رفت و گفت:«ای سید من، تو را درباره خانواده ام سفارش به نیکی می‌کنم
امام فرمود:«چه خبر شده؟»
یونس گفت:«تصمیم گرفتم از این جا بروم
امام هادی علیه السلام در حالی که تبسمی بر لب داشت فرمود:«چرا؟»
یونس گفت:«موسی بن بغا (یکی از مقامات حکومت بنی عباس) نگینی به من سپرد که بسیار ارزشمند و قیمتی است و از من خواست روی آن نقشی حک کنم. موقع کار این نگین دو نیم شد. فردا قرار است آن را تحویل بدهم و در این صورت یا هزار تازیانه می خورم یا مرا می کشند
حضرت هادی علیه السلام فرمود:«به منزلت برگرد. تا فردا جز خیر چیزی نخواهد بود
فردا یونس دوباره ترسان و لرزان خدمت امام هادی علیه السلام رسید و اظهار داشت:«مامور آمده و نگین را می خواهد
امام فرمود:«برگرد که جز خیر نخواهی دید
یونس پرسید:«ای آقای من، به او چه بگویم؟»
امام تبسمی کرد و فرمود:«برگرد و به آنچه به تو می گوید گوش بده. جز خیر نخواهد بود.» یونس رفت و پس از مدتی با لبان خندان بازگشت. به امام گفت:«ای سید من! مامور می‌گوید کنیزانم با هم مزاح دارند. آیا می‌توانی این نگین را دو نیمه کنی تا ما نیز تو را بی‌نیاز کنیم؟»
امام هادی علیه السلام خوشنود شد و رو به آسمان عرض کرد:«خدایا حمد از آن توست که ما را از آن گروهی قرار دادی که تو را ستایش کنند


کربلا بودم ، آه و دیگر هیچ....

از هر کرانه ، تیر دعا کرده‌ام روان
باشد کز آن میانه یکی کارگر شود
سلام به همه دوستان گرامی تولد امام محمد باقر رو بهتون تبریک میگم تازه از سفر کربلا برگشتم جاتون خیلی خالی بود نائب الزیاره همه بودم امیدوارم قسمت همه عزیزان بشه تا به این سفر معنوی مشرف بشند