دلخوش عشق شما نیستم من ای اهل زمین
عشق را در آسمان قلب و روح من ببین
عشق من در ذهن و در جان من است
عشق من تنها خدای ِ آسمان روشن است
عشق من یادش بود آرام دل ،
یاد او هر غصه ای را مرهم است
گر، به او دل خوش بدارم روز و شب
جان خسته کی فتد در تاب و تب ؟
گر سزاوار ره کویش شوم
فارغ از دنیا شده ، سویش روم
دل ز قید بندها وا میشود
در بهشت اولینش باز ماوا میشود
مرغ دل تنها سبکبال و رها
رو بسوی عرش اعلا میشود
شاعر؟؟؟؟
یه بنده ی خدا
سهشنبه 13 دیماه سال 1390 ساعت 06:38 ب.ظ
سلام
سمانه جان این شعر دارای اشکالات وزنی است
اما اگه این اشکالات برطرف بشه شعر خوبی می شه
بله خودم هم متوجه شدم ولی چون شعر رو خیلی دوست داشتم گذاشتم
شاعر؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نکنه خودت شاعرش بودی؟؟؟؟؟
نه خودم شاعرش نبودم وگرنه حتما اسمم رو مینوشتم نمیدونستم شاعرش کیه
سلام..
ممنون از متن بسیار زیباتون
یا علی