اگر تنها ترین تنها شوم باز خدا هست

خدا را بخوان تا خدا تو را از خواندنی ها قرار دهد..

اگر تنها ترین تنها شوم باز خدا هست

خدا را بخوان تا خدا تو را از خواندنی ها قرار دهد..

دل های منتظر

اى مرهم دل هاى شکسته، اى طبیب قلب هاى دردمند! داروى دل بیمارمان غبار مقدم توست.

کى غبار قدمت را توتیاى چشم خواهم ساخت؟ اى یکه سوار وادى مهر! بیا که دل، داغ تو دارد وسر، مهر تو، اى مولا واى مقتداى من! قلب من تسلیم توست، آینه ى حکم توست.که حکم تو حکم خداست. خدایا، به پاکى مقدمش سوگندت مى دهم که قلب مرا عرصه ى اطاعت محض از ولى امرت قرار ده!

یارى ام کن تا عطر حضورش را از پس پرده ى غیبت بیابم وبه یمن این حضور مبارک، گردن اطاعت بر امرش نهم. یارى ام ده تا آنچه خواست اوست، از عمق دل بخواهم وآنچه نمى پسندد، با تمام وجود ناپسند دارم.

مهربانا! یادش را از یادم مبر. ایمان به او را در قلبم افزون کن ویقین به ظهورش را هر لحظه در برابر دیدگانم بنماى رحیما! عزیزا! رئوفا! در روزگار طولانى غیبتش، یقین به آمدنش را از ما مگیر ودر گذر این انتظار طولانى، خواب غفلت بر دیدگان ما میفکن وبه فراموشى مان فرو مبر!

مگذار این دل منتظر به بازیچه هاى دنیایى سرگرم شود وبر رنگ وارنگ دنیا دل خوش کند. مگذار این قلب چشم به راه وشیفته ى قدمش، آنى رنگ وبوى غیر پذیرد ویا آیینه ى تصویرى، غیر تصویر بهار باشد ویا لحظه اى دریچه اى به غیر وادى مهر او بگشاید.

(گزیده ای از دعای  عالیة المضامین )


مردی در تبعید ابدی

خداوند بی نهایت است و لامکان و بی زمان
اما به قدر فهم تو کوچک می شود
و به قدر نیاز تو فرود می آید
و به قدر آرزوی تو گسترده می شود
و به قدر ایمان تو کارگشا می شود
یتیمان را پدر می شود و مادر
محتاجان برادری را برادر می شود
عقیمان را طفل می شود
ناامیدان را امید می شود
گمگشتگان را راه می شود
در تاریکی ماندگان را نور می شود
رزمندگان را شمشیر می شود
پیران را عصا می شود
محتاجان به عشق را عشق می شود
خداوند همه چیز می شود همه کس را...
به شرط اعتقاد
به شرط پاکی دل
به شرط طهارت روح
به شرط پرهیز از معامله با ابلیس
بشویید قلب هایتان را از هر احساس ناروا
و مغزهایتان را از هر اندیشه خلاف
و زبان هایتان را از هر گفتار ناپاک
و دست هایتان را از هر آلودگی در بازار
و بپرهیزید از ناجوانمردی ها، ناراستی ها، نامردمی ها...
چنین کنید تا ببینید چگونه
بر سفره شما با کاسه ای خوراک و تکه ای نان می نشیند
در دکان شما کفه های ترازویتان را میزان می کند
و در کوچه های خلوت شب با شما آواز می خواند
مگر از زندگی چه می خواهید که در خدایی خدا یافت نمی شود ؟.

(بخشی از سخنان ملا صدرا برای مردم کوچه و بازار برگرفته از کتاب ”مردی در تبعید ابدی“نوشته ی نادر ابراهیمی)


http://s1.picofile.com/file/7251991391/9.jpg

ام المصائب


خواهری با اشکِ دیده، قامتی از غم خمیده
می‌رسد او بر مزارِ آن شهیدِ سر بریده
در بغل گیرد مزارش،‌ خواهر غربت کشیده
بارِ دیگر ماهِ غم‌ها، از دیارِ خون دمیده

ناله دارد قلبِ زینب، از غمِ‌ طفلِ شهیده
در برِ قبرِ برادر، شکوه کرد از این پدیده
یاد زینب آمد آن دم،‌ کز پی او می‌دویده
قاتلِ جانِ برادر، سر ز پیکر می‌بریده
آن دمی که دشمن او، بر تنش اسبان دویده
لحظه‌ی مرگ علمدار، بر حسینش غم رسیده
وقت داغ اکبر او، دردِ عالم را چشیده
آن زمان کز هجرِ اصغر،‌ رنگ رخسارش پریده
دیده آن رأس بریده، در دلِ خون می‌تپیده
لحظه‌ای آمد به یادش، کز رگش گلبوسه چیده
زینبِ ام المصائب، دردِ عالم را خریده
دیده رگ‌هایی که از آن، خون سرخی می‌جهیده

شاعر:؟؟؟؟


طولانی ترین غم تاریخ را به یاد بلندترین سروهای زندگی به چله می نشینیم.اربعین حسینی بر تمام دوستان گرامی تسلیت باد



http://s2.picofile.com/file/7248500321/181351.jpg

 


درخت سیب

سالهای سال ، درخت سیب اسم خدا را زمزمه کرد و با هر زمزمه ای سیبی سرخ به دنیا آمد . سیب ها هر کدام یک کلمه بود . کلمه های خدا . مردم کلمه های خدا را می گرفتند و نمی دانستند که درخت اسم خدا را منتشر می کند . درخت اما می دانست ، خدا هم . درخت... اسم خدا را به هرکس که می رسید می بخشید . آدم هاهمه اسم خدا را دوست داشتند . بچه ها اما بیشتر . و وقتی سیب می خوردند ، خدا را مزمزه می کردند و دهانشان بوی خدا می گرفت .

درخت سیب زیادی پیر شده بود خسته بود . می خواست بمیرد ؛ اما اجازه خدا لازم بود . درخت رو به خدا کرد و گفت : "همه عمر اسم شیرینت را بخشیدم ؛ اسمی که طعم زندگی را یادآدم ها می داد . حس  می کنم ماموریتم دیگر تمام شده بگذار زودتر به تو برسم "

خدا گفت : " عزیز سبزم ! تنها به قدر یک سیب دیگر صبر کن آخرین سیبت ، سهم کودکی است که هنوز دندانهایش جوانه نزده ، این آخرین هدیه را هم ببخش . صبر کن تا لبخندش را ببینی ."

و درخت یکسال دیگر هم زنده ماند . برای دیدن آخرین لبخند و وقتی که کودک اخرین سیب را از شاخه چید ، خدا لبخند زد و درخت ، آرام در آغوش خدا جان داد.


http://s2.picofile.com/file/7243919351/g06021apple.jpg

آرامش چیست

آرامش چیست؟؟؟


 نگاه به گذشته و شکر خدا


 نگاه به اینده و اعتماد به خدا


 نگاه به اطراف و جستجوی خدا


 نگاه به درون و دیدن خدا


 لحظه هایت سر شار از بوی خدا ...



http://s1.picofile.com/file/7238487090/sib.jpg