من خدایی دارم، که در این نزدیکی است نه در آن بالاها! مهربان، خوب، قشنگ ... چهره اش نورانیست گاه گاهی سخنی می گوید، با دل کوچک من، ساده تر از سخن ساده من او مرا می فهمد ! او مرا می خواند، او مرا می خواهد، او همه درد مرا می داند ... یاد او ذکر من است، در غم و در شادی چون به غم می نگرم، آن زمان رقص کنان می خندم ... که خدا یار من است، که خدا در همه جا یاد من است او خدایست که همواره مرا می خواهد او مرا می خواند او همه درد مرا می داند ...
یه بنده ی خدا
شنبه 19 آذرماه سال 1390 ساعت 11:55 ب.ظ
سلام
عالی و تاثیر گذار بود
قالب وبلاگتان هم دوست داشتنی است
ممنون از لطفتون منظر انتقادات و پیشنهاداتتون هستم
سلام شعرت واقعا زیباست !
مال خودتونه؟
لطف دارین نه متاسفانه از خودم نیست ولی واقعا شعر زیباییه
خدا تنها گوشی ست که وقتی نیازش داری
می دانی که حتما شنواست
یا حق
ممنون که سرزدی و این جمله ای هم که نوشتی بسیار زیبا و به جا بود باز هم به ما سربزنید